باز بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان و دوباره همان دور تکرار! تکرار فصولی که بر حسب ویژگیهای خود نامی گرفته اند اما مجموعه ای از این تکرارها تا حدی که در دایره ی فرصت ما باری زندگی ادامه دارند ، عمر نام دارد پس عمر یعنی فرصت ! فرصت حرکت ، عمل ، رسیدن ، وصول ، دور ماندن ، درجا زدن ، ترقی ، تنزل !! مهم اینست که خدا به ما دو راه را نمایانده است و انتخاب گزینه ها با ماست و گران و ارزان خریدن کالایی که انتخاب می کنیم به خود ما بستگی دارد اینکه نفهمیم چه را برگزینیم و از چه اجتناب ! و بشر نا گزیر از انتخاب است چون محدود است ، فرصتی محدود دارد و تکلیفی در حد بضاعت ! و باز خواستی از خدا در حد استطاعت و وسع او ! و برای کسب هر چیزی و طی هر مرحله ای فرصتی دارد که پس از آن یا بدان نمی رسد یا رسیدن به آ« لطفی ندارد ولی بهار و فرارسیدن عید مروریافته ها و نیافته ها و گزینش بهترینها برای ادامه راه است راهی که ناگزیر از طی کردن آنیم ! که اگر به انتخاب درست دست نزنیم و راه را درست نپیماییم به خسران خواهیم رسید ! خسران از دست دادن عمر و نرسیدن بدانچه باید به آ« می رسیدیم و نرسیدیم ! و این دور همچنان ادامه دارد بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان و بهار و تابستان و …
و آنچه که از سیر روزگار برمی آید بشر رو به قهقرا می رود سیری که روز به روز او را از خدا و اولیای معصومش دور می کند و به دنبال آن از آرامش روحی و روانی و فلاح و رستگاری ، اما گویی دست ارحم الراحمینی خدا از آستین لطف عام او بیرون آمده و بشریت را به اندیشه ی (( هوالمنجی – اوست نجات دهنده )) سوق می دهد او را می گویم! همانگونه که سرخ پوستان او را با کشتی سپید منتظرند تا برای نجاتشان بیاید ، مسیحیان او را مسیح می پندارند و یهودیان (( یهوه ))و زرتشتیان او را سوشیانت ! او را نام هایی است سرشار از امید که همه یک نقطه مشترک دارند نجات ، رهایی ، آزادی ! اویی که تمام پیامبران مژده ی ظهورش را به امت های خود داده اند و هر سال برای رسیدن بدان دعا می کنند بی آنکه بدانند ! ! تعجب نکنید به عمق دعاهایشان توجه کنید ! (( خدا همه ی مریضها را شفا بدهد )) (( خدا همه را خوشبخت کند )) (( همه به آرزویشان برسند ) (( از خدا می خواهم همه عاقبت به خیر شوند )) . . . همه از یک شادکامی و یک کامیابی و رستگاری همگانی سخن می گویند و شیعه آن را ظهور یعنی آغاز حکومت راستین محمد و آل محمد بر زمین و گسترش خیر و پاکی در سراسر کره خاک می داند
. . . و چون نوروز می رسد به خودم می گویم این همه فرصت و مهلت داشتیم تا به مولایمان برسیم و باز همان افسوس و حسرت است از کوتاهی ها و گناه هایی که ما را از او دور کرده و به شیوه برادران یوسف زبان به تقصیر می گشاییم که ! ای پدر برای ما از خدای تعالی طلب آمرزش کن که ما از خطاکارانیم . . .
و اکنون عرضه می داریم : خدایا ای مقلب قلوب و ای مدبر روزها و شبها و ای محول کننده حال و احوال با ظهور مولایمان ما را به احسن الحال موعود برسان
بیایید با خود عهد ببندیمکه ضمن یکدله کردن دلها برای دعای فرج ، در سال آینده تمام همت خویش را برای جلب رضایت خدای تعالی برای ظهور حضرتش و جلب رضایت وجود نازنینش به کار برده و از دوست جز دوست نخواهیم ! ! !
یارب به فاطمه و ابیها و بعلها و امها و بنیها و سرالمستودع فیها عجل لسیدنا الغریب المظلوم المغموم الفرج
آمین یا رب العالمین – التماس دعا
—————————————————
دوباره می رسد نوروز بی تو
چگونه می شود نو ، روز بی تو . . .
بهترین دعا برای داشتن بهترین حال ( احسن الحال ) دعا بر فرج : اللهم عجل لولیک الفرج
پس ، دچار خسران نشویم !